انقلاب در بازار اتیلن و پلیاتیلن
ظهور منابع گازهای غیرمتعارف ( به ویژه گاز سنگهای ماسهای Shale Gas) و تاثیر آن بر صنعت پتروشیمی
استفادهی عملی و اقتصادی در پنج سال اخیر از مهمترین منبع گازهای غیرمتعارف (Unconventional gas) یعنی گاز نهفته در سنگهای ماسهای (Shale Gas) که از این پس در این مقاله آن را گاز ماسهای مینامیم؛ صنایع گاز، نفت و پتروشیمی را دچار تغییرات و تحولات عمیقی نموده است. این مقاله سعی دارد تا ضمن آشنایی با این منابع جدید گاز، تاثیرات افزایش تولید گاز ماسهای بر صنعت پتروشیمی جهان و ایران را بررسی کند.
منابع گازهای غیرمتعارف به ویژه گاز ماسهای از اواخر قرن 19 میلادی برای بشر شناخته شده بود ولی استفاده از منابع گاز ماسهای نیاز به دو فناوری مهم داشت، حفاری افقی (Horizontal Drilling) و درهمشکنی هیدرولیکی (Hydraulic Fracturing). تحقیقات برای انجام حفاری افقی در سال 1970 به نتیجه رسید اما در سال 2002 بود که اولین چاه افقی در بارنت تگزاس (Barnet/Texas) عملی شد. متعاقب آن فناوری درهمشکنی هیدرولیکی (Hydraulic fracturing) که به اختصار آن را Fracking هم مینامند، امکان رهاسازی گاز از بستر سنگهای ماسهای را فرآهم کرد. اما اوج شکوفایی تولید گاز ماسهای در پنج سال اخیر به وقوع پیوسته است. به طوریکه با عملیاتی شدن تولید گاز ماسهای در آمریکا، قیمت گاز در آمریکا از 12.5 USD/million BTU در سال 2008 به حدود 3 USD/million BTU در سال 2012 کاهش پیدا کرده است. و پیش بینی میشود این کاهش برای برای یک دورهی زمانی کوتاه ادامه داشته باشد. همچنین سهم این نوع گاز در سبد تولید گاز آمریکا در حال افزایش مداوم است به طوریکه در سال 2008 سهم گاز ماسهای از کل تولید گاز در آمریکا 10% بوده ولی با توجه به نرخ رشد آن، پیشبینی میشود که در سال 2025 به رقم 35% برسد.
منابع گاز ماسهای منحصر به آمریکا نیست و در بسیاری از مناطق دیگر جهان همچون چین، کانادا، روسیه، اروپای شمالی، آفریقای جنوبی و غیره نیز منابع بزرگی از این نوع گاز نامتداول شناسایی شده است. حتی بر اساس برخی برآوردها بزرگترین منبع ذخیره گاز ماسهای در چین میباشد. اما در حال حاضر با توجه به فنآوری پیشرفتهی مورد نیاز برای دسترسی به آن، تولید انبوه آن تنها در آمریکا امکانپذیر میباشد.
کاربرد اولیهی گاز ماسهای در آمریکا، تولید انرژی بود به طوریکه با توجه به ارزان شدن گاز در آمریکا سهم گاز در تولید الکتریسیته در طول 12 سال (از 2000 تا 2012) سه برابر شد و با پیشی گرفتن از دیگر منابع انرژی همچون انرژی هستهای، اکنون پس از ذغال سنگ؛ دومین منبع تولید الکتریسیته در آمریکا است. اما با افزایش ظرفیت تولید گاز ماسهای، کاربرد مهمتری نیز ممکن شده و آن استفاده از این منبع به عنوان خوراک برای واحدهای صنایع شیمیایی میباشد.
مایعات گاز طبیعی (Natural Gas Liquid-NGL) همواره همراه با تولید گاز به دست میآید که معمولا ترکیبی از اتان، پروپان، بوتان و غیره است. مایعات گاز طبیعی همراه با گاز ماسهای، غنی از اتان هستند و افزایش تولید بیش از پیش گاز ماسهای در آمریکا منجر به افزایش ظرفیت بزرگی از اتان شده که آن هم متعاقبا به افزایش تولید اتیلن و مشتقات آن (اعم از پلی اتیلن، اتیلن گلایکول، پلی وینیل کلراید، اتکسیلاتها، پلی وینیل الکل و غیره) انجامیده است. با در نظر گرفتن منابع ارزان و فراوان گاز ماسهای، پیشبینی میشود که قیمت تمام شدهی اتیلن و مشتقات آن در آمریکا به طرز چشمگیری کاهش یابد. در این راستا پیش بینی میشود قیمت اتیلن در آمریکا به 316 دلار در تن برسد که از اتیلن عربستان با قیمت 455 دلار و آسیا با قیمت 1717 دلار ارزانتر شده است. این در حالی است که بدون منابع گاز ماسهای و تاثیر آن بر کاهش قیمت گاز، قیمت اتیلن آمریکا حدود 985 دلار میبود. همین کاهش را در مورد پلی اتیلن دانسیتهی سنگین (HDPE) نیز میبینیم. تخمین زده می شود که قیمت آن در آمریکا به 542 USD/Mt برسد در حالیکه قیمت آن در عربستان 713 USD/Mt و در آسیا 2079 USD/Mtدلار است. بدون منابع گاز ماسهای قیمت HDPE در آمریکا حدود 1304 دلار میبود.
در مورد اتیلن گلیکول هم همینطور است و قیمت آن در آمریکا به 346 دلار در تن خواهد رسید درحالیکه اتیلن گلایکول تولید عربستان 540 USD/Mt و آسیا 1419 USD/Mt قیمتگذاری شدهاند. اگر افزایش تولید گاز ماسهای رخ نداده بود قیمت اتیلن گلایکول در آمریکا حدود 996 USD/Mt خواهد بود.
حال اگر این کاهش قیمت در محصولات پتروشیمی را با ارزان شدن انرژی در آمریکا همراه کنید، بستر اقتصادی بسیار قابل قبولی برای صنایع شیمیایی و دیگر صنایع مرتبط با آن فراهم میکند که سرمایهگذاریهای بسیار کلان در این عرصه را توجیهپذیر کرده است. موقعیتی که سالها بود در آمریکا، در قیاس با دیگر مناطق جهان که از گاز ارزان بهرهمند بودند، وجود نداشت. در سال 2012 در حدود 15 میلیارد دلار تنها در تولید اتیلن در آمریکا سرمایهگذاری شده است و انتظار میرود با عملیاتی شدن این طرحهای جدید، در مجموع 33% به ظرفیت تولید اتیلن آمریکا افزوده شده و به رقم 36 میلیون تن اتیلن در سال برسد. در کل تا ماه مارچ سال 2013، حدود 71.7 میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنایع شیمیایی در آمریکا به صورت رسمی اعلام شده است که 1.2 میلیون شغل مستقیم و غیر مستقیم را فراهم میآورد. هجوم شرکتهای مختلف برای حضور در این فرصت اقتصادی و سرمایهگذاری در صنایع شیمیایی و پتروشیمیایی آمریکا چنان شدت گرفته است که هر روز شاهد اعلام یک سرمایهگذاری جدید، ادغام شرکتها، انتقال واحدها از دیگر کشورها و غیره میباشیم که کار رصد این همه تغییر را بسیار مشکل کرده است. در حال حاضر به غیر از شرکتهای بزرگ آمریکایی همچون Chevron, Braskem, Dow Chemicals, Dupont, شرکتهای دیگر کشورها نیز در این سرمایهگذاری حضور دارند شرکتهایی همچون Shell, Lanxess, Mitsui, Kuraray, Formosa, SABIC, . در مارچ 2013 خبر انتقال واحد تولید متانول شرکت کانادایی Methanex از شیلی به آمریکا (Geismar, La) با هزینهی سرسامآور 1.1 میلیارد دلاری، شکل جدیدی از سرمایهگذاری در آمریکا برای بهرهبرداری از منابع ارزان و فراوان گاز ماسهای را رقم زد.
از سوی دیگر میزان ذخایر گاز قابل برداشت از بستر ماسهای در آمریکا را 862 تریلیون فوت مکعب (24 تریلیون متر مکعب) برآورد میکنند که تا یک قرن آینده تامین کنندهی گاز مورد نیاز آمریکا خواهد بود. البته برآوردهای بیشتری نیز در حد 1,073 تریلیون فوت مکعب نیز مطرح شده است که جای بحث دارد.
با توجه به اینکه عمدهی خوراک پتروشیمیها در اروپا و آسیا از نفتا، که اتیلن حاصل از آن بسیار گرانتر از اتیلن حاصل از گاز میباشد، به دست میآید؛ کشورهای اروپایی و آسیایی در رقابت با آمریکا روزگار بسیار سختی را در پیش رو خواهند داشت. حتی در عربستان واحدهای جدید اتیلن به علت کاهش خوراک، از مخلوط اتان-بوتان استفاده میکنند که قیمت اتیلن آنها را بالاتر برده است. این روند نه تنها به خارج شدن مشتقات اتیلن (پلی اتیلن، پلی وینیل کلراید و غیره) تولید اروپا و آسیا از بازار آمریکا میانجامد بلکه با توجه به ظرفیت رو به رشد این محصولات در آمریکا و اشباع بازار داخلی، شاهد صادرات وسیع این محصولات به خارج از آمریکا نیز خواهیم بود.
البته هستند متخصصانی در خارج از آمریکا که اثرات افزایش تولید گاز ماسهای در آمریکا را مبالغه آمیز میبینند و با توجه به تاثیرات زیست محیطی برداشت گاز از بستر سنگهای ماسهای، این روند را در نهایت صعودی قلمداد نمیکنند. ولی در نهایت آمار و ارقام و به خصوص پیشرفتهای حوزهی فناوری این برداشتهای منفی را تایید نمیکنند.
آنچه برای صنایع پتروشیمی ایران در این میانه دارای اهمیت است این است که آیا ایجاد واحدهای متعدد پلی اتیلن در ایران در دراز مدت دارای بازدهی قابل قبول خواهد بود یا خیر؟ از مجموع 211 میلیون تن تقاضا برای محصولات مختلف پلیمری در سال 2012، پلی اتیلن با 78 میلیون تن (37%) همچنان پرمصرفترین پلیمر جهان است. آمارها و تخمینها حکایت از آن دارد که در سال 2017 پروژههای متعدد پتروشیمیایی و شیمیایی آمریکا (که از خورک اتان حاصل از گاز ماسهای استفاده می کنند) به بهرهبرداری رسیده و محصولات خود به خصوص پلی اتیلن را به بازراهای آسیا و اروپا صادر خواهند کرد. از سوی دیگر چین به عنوان بزرگترین بازار محصولات پلیمری، در سال 2012 نیاز داخلیای در حدود 18 میلیون تن به پلیمرهای مختلف داشته که حدود 47% آن وارداتی بوده است اما در سال 2016 این بازار داخلی به حدود 24 میلیون تن افزایش پیدا خواهد کرد ولی سهم واردات به 34% کاهش مییابد که به معنی ثابت ماندن تقریبی مقدار (تناژ) محصولات پلیمیری وارداتی به چین در طی 3 سال آینده خواهد بود. این روند به معنی سختتر شدن رقابت در بازار محصولات پتروشیمی بویژه پلی اتیلن میباشد. در کنار این موارد، عملیاتی شدن پروژههای بزرگ اتیلن در کشورهای حوزهی خلیج فارس و آسیای میانه مشکلات دیگری را برای صادرات پلی اتیلن ایران فراهم خواهند آورد.
به نظر میرسد که سیاستگذاران صنعت پتروشیمی در ایران میبایست یک باردیگر پروژههای پتروشیمی را از لحاظ اقتصادی ارزیابی کنند و از سرمایهگذاریهای پرخطر و بیبازده در این صنعت اجتناب کنند. در غیر این صورت در آیندهای بسیار نزدیک حتی با صفر کردن هزینه ی خوراک (که بیگمان عملی نیز نیست) نیز نمیتوان این واحدهای جدید پتروشیمی را از ورشکستگی نجات داد.
- این مقاله در روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 26 اکتبر 2013 به چاپ رسیده بود.
آخرین دیدگاهها